۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه

در یک ایران دموکراتیک ( احتمالاً بعد از آخوندها ) قصد دارم یک روسپی خانه راه اندازی کنم که مردان کارمند باشند و زنان مشتری.

همیشه زمانیکه یک پیر دختر را میبینم تا چند روز افسرده و ناراحت هستم که چرا باید یک انسان به خاطر شرایط اجتماعی و افکار پوسیده مردم اطراف و شاید خودش از لذات جنسی محروم شود ؟ این مساله به همین جا ختم نمی شود و تمام گروههایی که ادامه مطلب می آیند بالقوه دچار مشکل هستند : بسیاری زنان مطلقه وجود دارند که یا قصد ازدواج مجدد ندارند یا شوهر پیدا نمی کنند ، بسیاری دختران جوان وجود دارند که نمی توانند دوست پسر پیدا کنند و همچنین بسیار دختران و زنان هم هستند که با یک شریک جنسی ارضا نمی شوند و شاید دخترانی که اصلاً قصد ازدواج ندارند و بالاتر از آن وقت و حوصله دوست پسر داشتن را ندارند حتی بسیار بسیار زنان پیری که نیاز جنسی دارند اما به دلیل کهولت سن از این لذت محرومند و همانطور که می دانیم در اکثر فرهنگها راجع به این میل شدید پیر زنان لطیفه های بسیار نیز گفته شده که نشان دهنده یک آسیب اجتماعی است و جامعه ای که میخواهد سالم و پویا باشد اگر برای دردهای اجتماعی خود چاره جویی نکند راه به جایی نخواهد برد و این آسیبها جامعه را از درون نابود خواهند کرد ، خلاصه اینکه چرا باید زنی یا دختری در یک جامعه آزاد وجود داشته باشد از این موضوع رنج بکشد .
البته درک موضوعات گفته شده در بالا نیازمند فکر بازی است که برای دختران ، خواهران و مادران خود ( و کلاً زنان جامعه ) یک هویت و شخصیت مستقل قائل باشیم و حق انتخاب چگونگی زندگی کردن را به خود آنها واگذاریم و نه به عنوان پدر ، برادر ، پسر آنان را ناموس خود پنداشته و به این بهانه حق آزاد زندگی کردن را از آنان سلب کنیم و بدانیم مساله روسپی بودن با دوست پسر یا پارتنر داشتن از زمین تا آسمان فرق میکند و تعریف کلی و جهانی روسپی این است : کسی که از راه در اختیار گذاشتن بدن خود برای دیگران کسب درآمد میکند .
در زمان قبل از انقلاب که مردم آرادی اجتماعی بیشتری داشتند در شهرهای بزرگ ایران روسپی خانه هایی وجود داشتند و مردان و پسرانی که نیاز داشتند به این مکانها میرفتند اما چرا نباید برای زنان نیز یک همچین جایی وجود داشته باشد که در آن مردان و پسران با دریافت پول بدن خود را در اختیار زنان و دخترانی که خواهان بودند قرار بدهند ؟ قطعاً و یقیناً طرح چنین موضوعی در جامعه کنونی ایران بسیار عجیب و ترسناک می نماید اما اگر معتقد به برابری زنها و مردها در حقوق اجتماعی باشیم نمیبایست به رگ غیرتمان بر بخورد و با تعصب برخورد کنیم چون به هر حال زنان و دخترانی که در پاراگراف اول برشمردم در تمام جوامع وجود دارند و دارای حق زندگی هستند و اگر صدا و خواسته دل آنها آنقدر بلند نیست که شنیده شود دلیل بر نبود این خواست و میل نیست بنابراین خود من به عنوان یکی از شهروندان ایرانی بعد از رهایی ایران از چنگال حکومت دیکتاتوری آخوندی قطعاً برای رفع این معضل اجتماعی اقدام عملی خواهم کرد و با تاسیس مکانی که کارمندان آن مردان باشند بخشی از این آزادی و حق انتخاب را به زنان و دختران جامعه ( حداقل در شهرهای بزرگ ) باز خواهم گرداند و بیشتر به زنان آزادیخواه توصیه میکنم که آنان پیش قدم تاسیس چنین مکانی شوند چراکه حتماً زنان برای احقاق حق خود بسیار ارجح تر از مردان هستند . به امید ایران آزاد و دموکراتیک .

۳ نظر:

  1. من به عنوان یک پسر تایید میکنم

    پاسخحذف
  2. مرسی،درشرایط کنونی حتی بیانش جای تقدیر داره، منم به عنوان یک دختر تایید و حمایت میکنم

    پاسخحذف
  3. http://bakeregi-mamnoo.blogspot.com/2011/09/blog-post_3314.html
    شغل و خدمات جنسی = (سکس سرویس) Sex Service
    فردی که خدمات جنسی به دیگران انجام می دهد = (سرویس دهنده سکسی) Sex Server
    مکانی که خدمات جنسی ارایه میدهد = (سکس کلاب) Sex Club

    پاسخحذف